ماکری و ترامپ

در حالی که ایالات متحده هر ساله بر تعداد پایگاه‌های نظامی خود در جهان می‌افزاید، دولت‌های دیگر چه راهبرد مشترکی برای پیشگیری از استقرار کامل هژمونی آمریکا اتخاذ کرده‌اند؟

سرویس جهان مشرق- مائوریسیو ماکری رئیس‌جمهور آرژانتین که انتخاب او در سال ۲۰۱۵ میلادی به دوران ۱۲ ساله حکومت چپ‌ها در آن کشور پایان داد، طرح همکاری‌های امنیتی خود با ایالات متحده را به نقطه حساسی رسانده است.

ماکری که پیمان امنیتی کشورش را هم با اوباما و هم ترامپ امضا کرده بود و مانورهای مشترکِ به تعویق‌افتاده از سال ۲۰۰۷ را دوباره از سر گرفت، جانمایی پایگاه‌های نظامی امریکا را در کشورش تأیید کرده است

در صورت استقرار نهایی چکمه‌داران ایالات متحده در این سه پایگاه، نه تنها دولت‌های بعدی آرژانتین در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی دچار محدودیت‌هایی خواهند شد، بلکه با توجه به مکان‌هایی که آمریکایی‌ها انتخاب کرده‌اند، عملاً کشورهای همسایه نیز با تنگناهایی روبرو خواهند شد.

جالب است بدانید مائوریسو ماکری با انجام اصلاحات نئولیبرال در اقتصاد کشورش، همزمان در حال افزایش همکاری‌های اقتصادی با کشورهای غربی شده است.

تغییر اصلی کجاست؟

آمریکای لاتین که طی قرون اخیر به حیات خلوت واشینگتن معروف شده بود، با کناررفتن دیکتاتورهای نظامی در دهه ۱۹۸۰ به تدریج و همراستا با انتخاب‌های مردمی، سیاست مقاومت در برابر سلطه امپریالیسم را در دستور کار قرار داده بود. اوج حاکمیت چپ‌ها بر مقدرات این منطقه را باید دهه ۲۰۰۰ میلادی دانست که به چاوزیسم معروف شد.

حالا اما اگر در این سوی طیف، ونزوئلا و بولیوی همچنان بر ضرورت پیشبرد مستقل امنیت و اقتصاد آمریکای لاتین با همبستگی و همکاری کشورهای منطقه پافشاری می‌کنند، آرژانتین را باید در آن سوی طیف به عنوان علمدار بازگشت به دامان هژمونی آمریکا قلمداد کرد.

برزیل نیز هنوز درگیر مسائل داخلی خود است اما هیچ بعید نیست با توجه به پرونده‌هایی که برای دو رئیس‌جمهور چپ‌گرای قبلی درست شده است، انتخاب بعدی مردم همراستا با ماکری باشد. این شرایط وقتی خطرناکتر می‌شود که بدانیم آرژانتین و برزیل طی دهه‌های اخیر (به جز دهه ۲۰۰۰ میلادی) همان نقش پیشروانه‌ای را در منطقه خود برعهده دارند که فرانسه و آلمان در اتحادیه اروپا.

جانمایی پایگاه‌های نظامی

استان سالتا: این ناحیه در شمال غرب آرژانتین و در نزدیکی مرز بولیوی و شیلی قرار دارد. توجیه انتخاب این محل و اساساً یکی از مهمترین توجیهات دولت ماکری در همکاری نظامی با آمریکا، مقابله با قاچاق مواد مخدر بوده است.

استان تیه‌را دل‌فوگو: این ناحیه در جنوب‌ترین نقطه از آرژانتین قرار دارد و نزدیک پایگاه ناتو در جزایر فالکلند قرار دارد. گلوبال ریسرچ نوشته است منبع بسیار بزرگی از آب‌های تازه در یخهای قطب جنوب در نزدیکی همین استان جنوبیِ آرژانتین قرار دارد. این منبع می‌تواند در آینده بشر از اهمیت راهبردی برخوردار باشد.

میسیونس: این پایگاه نیز در شمال شرقی آرژانتین واقع شده و نکته جالب توجه، آن است که هم‌مرز با برزیل و پاراگوئه است. جدا از موقعیت ژئوپولتیک آنٰ یک منبع آب زیرزمینی بزرگ در این منطقه قرار داد که هر بخش از آن در یکی از کشورهای هم‌مرز است.

در حالی که چنین نقاط حساسی برای پایگاه نظامی آمریکا انتخاب شده، دولت آرژانتین خود را از اخذ مصوبه کنگره بی‌نیاز دانسته است. اسکار رائول آگواد وزیر دفاع در توجیه این مطلب گفته است صرفا توافق همکاری با آمریکا صورت گرفته و تنها پژوهش‌های علمی، کمک‌های فنی و بخش اطلاعات نظامی به نیروهای نظامیِ آمریکایی سپرده شده، ضمن اینکه هیچ نمونه‌ای در ارتباط با مواتد مخدر با تروریسم به خارج فرستاده نخواهد شد.

موقعیت راهبردی سه پایگاه نظامی آمریکا در شمال و جنوب آرژانتین

چه باید کرد؟

در حالی که روسیه تنها در ۹ کشور، بریتانیا در ۱۰ کشور، فرانسه در ۹ کشور و چین تنها در یکی‌دو کشور دارای پایگاه نظامی است، حساب پایگاه‌های نظامی آمریکا از شمار خارج شده است. این هم نتیجه راهبرد سلطه‌طلبانه آمریکا بر جهان از جنگ جهانی دوم به این سو است و هم نشان‌دهنده قدرت باند نظامی-صنعتی ایالات متحده در داخل کشورش که این‌گونه می‌تواند منافع خود را بر مردم ایالات متحده تحمیل کند.

این گسترش شتابان، دولت‌های آمریکا را مجبور کرده تا توجیهاتی برای مردم خود بتراشند (از جمله اینکه ما برای توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای عقب‌مانده وظیفه داریم یا متحدانمان از ما انتظار دارند) اما واقعیت مثل روز روشن است:

مقدمه ۱- هر کس که می‌خواهد منافع اقتصادی خود را در جهان پیگیری کند، باید بپذیرد که منافع اقتصادی آمریکا (نه مردمش بلکه همان باند حاکم بر آن که برای همکاری با کشورها نیز تصمیم‌گیر است) را نیز تأمین کند. این وضعیت به دلیل حاکمیت دلار بر تبادلات مالی جهان و همچنین برتری مطلق ایالات متحده بر قدرت‌های جهانی پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت که همه آنها به دلیل درگیری در جنگ، دچار افول قدرت سیاسی و اقتصادی شده بودند.

مقدمه ۲- همکاری اقتصادی با آمریکا بدون همکاری امنیتی با آن مجاز نیست. راهبرد حکومت آمریکا هم به دلیل قدرت باند نظامی-صنعتی در آن و هم به دلیل رویکرد هژمونی‌طلبانه‌اش، نگه‌داشتن این پیوند است. جدیدترین شاهد این مطلب، جملات ترامپ در مورد پیامد توافق هسته‌ای با ایران است که گفت ما نمی‌توانیم اجازه دهیم منافع اقتصادی برجام به ایران برسد در حالی که بخشی از این پول‌ها را در لبنان و سوریه خرج می‌کند.

نتیجه این دومقدمه: آمریکا هر دولتی را که می‌خواهد منافع اقتصادی خود را در جهان پیگیری کند، به همکاری امنیتی با خود مجبور می‌کند. اکنون این گزاره را در شرایطی در نظر بگیرید که کشوری مانند آرژانتین از نظر توان اقتصادی و نظامی فاصله زیادی با آمریکا دارد. طبیعی است "همکاری امنیتی" در چنین شرایطی به سمت "سلطه امنیتی" بر آرژانتین پیش می‌رود. این مسأله در مورد بسیاری از کشورهای دیگر نیز صادق است.

تنها کشورهایی که توانسته‌اند تا حدودی بدون پذیرش سلطه امنیتی آمریکا به پیشبرد منافع اقتصادی خود اقدام کنند، روسیه و به ویژه چین هستند. اکنون شاید مشخص شود برای چه دانلد ترامپ و مقامات پنتاگون در سند راهبردهای امنیت ملی آمریکا، این دو کشور را به عنوان مهمترین تهدیدهای جهانی علیه آمریکا (= علیه باند حاکم بر آمریکا) معرفی کرده‌اند.

هر چه اتحاد کشورها بر مبنای ارزش‌های انسانی علیه هژمونی‌طلبی آمریکا به تأخیر بیافتد، زمان به نفع واشینگتن در گذر است. لازمه اثرگذاریِ این اتحاد، پشتگرمی دولت‌ها به مردمان خود است که آن به نوبه خود، نیازمند منتخب‌بودن حکومت، صداقت و پاکدستی سیاستمداران با مردم و آگاهی‌یافتنِ مردم از اوضاعِ پیشِ‌ رو است.

منابع:

https://www.isna.ir/news/97043116873

https://www.globalresearch.ca/the-expansion-of-u-s-military-installations-in-argentina-and-their-implications-for-argentine-sovereignty/5648379

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس